فریب در بودجه ریزی در80 سال گذشته: پیج مقایسه اقتصاد ازربایجان با استانهای فارس نشین در فیس بوک


فریب در بودجه ریزی در80 سال گذشته: پیج مقایسه اقتصاد ازربایجان با استانهای فارس نشین در فیس بوک

جمعه 6 خرداد 1390 – 28 مي 2011

تلاشهاي عملي در بعد اقتصادي در جهت استعمار اقتصادي مناطق غير فارس علي الخصوص استانهاي آزربايجان جنوبی در جهت ايجاد رابطه شديد مركز-پيرامون بصورت مدون از سال 1328 و تدوين برنامه هاي عمراني ملي آغاز شد. اولين دوره اين برنامه به صورت هفت ساله و از سال 1328 تا 1334 اجرا گرديد.
نكته جالب در برنامه هاي طراحي شده از اين دوره تا امروز تأكيد ظاهري برنامه ريزان بر رسيدگي به مناطق محروم و كمتر توسعه يافته و توسعه نيافته در همه اين برنامه هاي توسعه است. به عنوان مثال هدف عمده و محوري برنامه های اول تا پنجم 56-1328 تجهيز نيروها وامكانات درجهت نوسازي زيربناهاي اقتصادي در مناطق مختلف كشور موسوم به ایران وتوسعه همه مناطق درقالب تئوري قطب رشد عنوان گرديده بود.
در چارچوب برنامه هاي توسعه در اين دوره چهار نوع قطب توسعه در برنامه چهارم در نظر گرفته شد.
الف) قطبهاي كشاورزي
ب)   قطبهاي صنعتي
ج)   قطبهاي توريستي
د)   قطبهاي ارتباطي
استانهاي آزربايجان جنوبی در اين استراتژي در حالی که به لحاظ نیروی کارانسانی، موقعیت جغرافیایی،منابع طبیعی غنی و...میتوانست در هر چهار قطب قرار گیرد فقط در قالب قطب كشاورزي در نظر گرفته شدند. استانهای فارس نشین اما کما بیش در هر چهار قطب سهم سرمایه گذاری بسزایی را به خود اختصاص دادند.
 در مجموع دولت- ملت راسیست فارس از ابتداي برنامه هاي اول تا پنجم بر سه محور تأكيد نمود.
الف) تمركز سرمايه گذاري در مناطقي كه از جهت طبيعي و انساني قابليت توسعه بالقوه داشتند به منظور تحصیل حداكثر بازدهي اقتصادي
ب)   توجه به مناطق نسبتاَ محروم و عقب مانده و يا مناطق حساس از جهت سياسي
 ج)   سعي در جلب مشاركت مردم در فعاليت ها و امور عمراني از طريق اجراي اصل عدم تمركز اداري[1]
در لايحه بودجه سال 55 و 56 كل كشور،تبصره 13 بند الف،به صورت ويژه و نمادين بر اصل عدم تمركز و پتانسيل هاي ناحيه اي استانها در تعيين سطح اعتبارات و عدالت اجتماعي و اقتصادي تأكيد مي شود.
نكته جالب توجه در برنامه ریزی های اقتصادی دوره پهلوي دوم تأكيد برنامه ريزان در جای جای اين برنامه ها به اصل عدم تمركز استفاده از قابليت هاي توسعه در مناطق مختلف، توجه به مناطق محروم و عقب مانده، عدالت اقتصادی و... است.
با وقوع انقلاب اسلامي دولت[2] مدعي بود با تأكيد بر قانون اساسي كشور به تعيين خطوط اساسي الگويي برنامه هاي عمراني ملي خواهد پرداخت.
قانون اساسي با تأكيد بر استقلال اقتصادي و نيز توجه به تأمين نيازهاي فردي و اجتماعي انسانها در جهت رشد و تكامل آنها و نيز محوريت قسط و عدالت اقتصادي بر مناسبات توليد و توزيع كالاها و خدمات و نيز نفي تمركز و تكثر و درآمد، مبناي تدوين برنامه هاي دولت گرديد.[3] اين اصول و برخي اصول ديگر قانون اساسي مبناي تدوين برنامه هاي دولت قرار گرفت و در راستاي عملياتي كردن اهداف آن در سال 1361 "شناسايي مناطق محروم" به عنوان يك طرح مطالعاتي ملي در وزارت برنامه و بودجه آغاز شد.[4]
بين سالهاي 62-66 از طريق دفاتر برنامه ريزي منطقه اي و كميته هاي برنامه ريزي استان سازمان برنامه و بودجه طرح پايه آمايش سرزميني و طرح مطالعات جامع توسعه استاني به تدريج آماده شد تا مقدمات برنامه هاي بعدي قرار گيرد.
شناسايي تنگناها و نقاط قوت توسعه در هر استاني به منظور سرمايه گذاري برنامه ريزي شده در نقاط مختلف هدف اين برنامه بود.
در قانون برنامه اول توسعه اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي بين سالهاي 68-1374 يكي از اهداف كلان ده گانه برنامه سازماندهي فضايي و توزيع جغرافيايي جمعيت و فعاليت متناسب با مزيت هاي نسبي هر منطقه (مگر در مواردي كه ملاحظات سياسي و پدافند ملي ايجاب نمايد) اعلام شد.
همچنين براساس تبصره 5 قانون برنامه اول توسعه پيش بيني هاي زير به عمل آمد:
توزيع سالانه اعتبارات سرمايه گذاري هاي ثابت بين استانهاي مختلف در طول برنامه بايد به گونه اي صورت پذيرد كه در انتهاي برنامه برخورداري بخش هاي محروم از امكانات آموزشي- بهداشتي و راه مناسب روستايي، اشتغال و برق رساني بر مبناي گزارش اجمالي شناسايي بخش هاي محروم سازمان برنامه و بودجه حداقل مطابق برخورداري بخش هاي غير محروم در سال 68 باشد.[5]
دومين برنامه عمراني توسعه كشور براي سالهاي 1373 تا 1377 طرح ريزي شده يكي از اهداف اساسي اين برنامه جلوگيري از تمركز از طريق تفكيك دقيق دولت و ايجاد سه رده مديريت مركزي،‌ مديريت استاني و شهرستاني و مديريت محلي به منظور انتقال وظايف كه موضوعيت مردمي داشت به سازمانهاي محلي بود.
برنامه سوم توسعه اقتصادي دولت نيز براي سالهاي 83-1379 طراحي گرديد. در اين برنامه اهداف محوري دولت همچنان عدم تمركز اداري و اقتصادي و نيز تحقق عدالت اجتماعي، اشتغال، كاهش بيكاري در مناطق مختلف کشور وسرمایه گذاری در مناطق محروم به منظور اجرای عدالت اعلام شد.
در برنامه چهارم توسعه نيز وضع به همين منوال بود و همچنين بر عدم تمركز اقتصادي، رفع تبعيض اقتصادي از مناطق محروم و اجراي عدالت اقتصادي تأكيد شده است.
چنانچه در قسمت هاي مختلف اين قسمت آمده در جاي جاي برنامه تدوین شده در دوره پهلوي اول و دوم و جمهوري اسلامي (دولت میر حسین موسوی،هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد) بر مفاهيم و واژه هایي چون عدم تمركز، ‌عدالت اقتصادی، رسيدگي به مناطق محروم،‌نوسازي زيربناهاي اقتصادي در مناطق مختلف كشور و... تاکید شده است.
سوالاتی كه دراين ميان وجود دارد اين است که :
-        چرا با وجود تأكيد مؤكد ( واحتمالاً ظاهري ) برنامه ريزان اقتصادي، در دولت هاي مختلف در 80 سال اخير مناطق غير فارس علي الخصوص استانهاي آزربايجان جنوبی هر روز وضعيت اسفبارتري از لحاظ اقتصادي پيدا مي كنند؟
-        علل توسعه سریع مناطق کویری فارس نشین در حالی که به لحاظ شرایط اقلیمی، نیروی انسانی، منابع طبیعی و... در وضعیت کاملا غیر برخوردار قرار دارند، چیست؟
-        چرا "همه" استانهای فارس نشین در شاخص مهاجرت جزو استانهای مهاجر پذیرند و "همه" استانهای آزربایجان جنوبی [6] در صف اول استانهای مهاجر فرست قرار دارند؟
-        آزربايجان جنوبی با رتبه اول اقتصادي در سالهاي قبل از مشروطه[7] چرا بعد از به حكومت رسيدن حكومتي با علايق شديد نژاد پرستانه فارس محور سال به سال از لحاظ شاخص هاي اقتصادي، اجتماعي، آموزشي، بهداشتي و... دچار افت مي شود؟
-        چه نسبتي بين استعمار اقتصادي، ممنوع كردن تحصيل به زبان مادري و جايگزيني زبان تحميلي فارسي به جاي آن،تحقير فرهنگي و... وجود دارد؟

منابع:
[1]- توسعه ایرانی ،سازمان برنامه و بودجه، بی سال ص 112
[2]- خواننده محترم باید توجه داشته باشد که منظور از دولت در این کتاب همان دولت – ملت سیستم فارس می باشد که تحت هر عنوانی از اقتدار- چه پادشاهی چه اسلامی چه جمهوری و ... – کاملاَ در جهت تأمین منافع ملت فارس و استعمار ملت های تحت سلطه خودش عمل می کند . اطلاق لفظ ایران به این جغرافیای تحت کنترل ، تنها پوششی است در جهت مخفی سازی سلطه استعماری ملت آزربایجان جنوبی.
[3]- حسين عظيمي، پيشنهاد خطوط اساسي الگويي برنامه ريزي در ايران براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، تهران، سازمان برنامه و بودجه ص 1
[4]- ‌گزارش اجمالي شناسايي مناطق محروم كشور مرحله ششم، سازمان برنامه و بودجه تهران، 1367،ص 17
 [5]قانون برنامه اول توسعه،‌72-1368
 [6] در اکثر منابع آماری، استان آزربایجان غربی به دلیل مهاجرت برنامه ریزی شده اکراد جزو استانهای مهاجر پذیر محاسبه گردیده است.این در حالی است قسمت عظیمی از هموطنانمان در این استان در اثر سیاستهای راسیستی مجبور به مهاجرت شده اند.
 [7]آزربايجان جنوبی تا سال 1300 شمسي از 5 كارخانه صنعتي بزرگ در جغرافيايي موسوم به ايران 3 مورد را به خود اختصاص داده بود. تبريز با جمعيت 400 هزار نفري مركز بلامنازع اقتصادي در ممالك محروسه قاجار بوده است. گستردگي بازار، تعداد مساجد، حمام ها و كاروانسراها نشان گوياي اين امر است.به لحاظ فرهنگي دروازه ورود مدرنيته آزربايجان جنوبی بوده است. به لحاظ انديشگي و تبليغ باورهاي مدرن، نقد مذهب، سنت و... آزربايجانیان پيشگام پروژه مدرنيته در اين ديار بوده اند. اما به واقع چه اتفاقي مي افتد چنين جامعه اي با اين اوصاف با رتبه اول اقتصادي، با بارقه هاي فرهنگي مدرن و با اجتماعي در آستانه مدني شدن، بورژوازي قوي در آستانه مشروطه و... امروز بعد از 80 سال با جامعه اي توده اي و از هم گسيخته، وضعيتي فلاكت بار به لحاظ اقتصادي و با بورژوازي ويران شده و آینده ای نامعلوم مواجه است.

آسوشيتدپرس: دریاچه اروميه را دريابيد , سومين درياچه بزرگ آب شور جهان در حال تبديل شدن به شوره‌زار است




آسوشيتدپرس در گزارشي تفصيلي به بررسي نقش مهم درياچه اروميه در اقتصاد محلي شمال غرب ايران پرداخت و نوشت سومين درياچه بزرگ آب شور جهان در حال تبديل شدن به شوره‌زار است .
آسوشيتدپرس با اشاره به اين كه درياچه اروميه سومين درياچه بزرگ آب شور جهان به شمار مي رود نوشت: افراد محلي كه مسافران را با قايق بر روي اين درياچه مي چرخانند مي دانند كه امسال ديگر نمي توانند صدها گردشگر و مسافر را با قايق براي لذت بردن از جاذبه هاي گردشگري درياچه اروميه در اين درياچه حركت دهند .يك فرد محلي در اين باره گفت: نگاه كنيد قايق گير كرده است . قايق ديگر بيشتر از اين نمي تواند حركت كند .وي در عين حال به كف درياچه اروميه اشاره مي كند كه مملو از نمك و شوره زار شده است .
درياچه اروميه زيستگاه انواع جانوران آبزي طي سالهاي اخير بيش از 60 درصد منابع آبي خود را از دست داده است و به شوره زار تبديل شده است . به اعتقاد كارشناسان محيط زيست اين درياچه طي سالهاي آينده به طور كامل خشك خواهد شد . آن ها سوء مديريت در زمينه سياستهاي آبرساني و تخريب رودخانه هاي بالا دست را از مهمترين علل كاهش شديد منابع آبي درياچه اروميه مي دانند .
بر اساس اين گزارش دو سال پيش برخي مردم محلي بخش مهمي از درامد خود را از راه تور هاي مسافرتي براي گردشگران درياچه اروميه به دست مي آوردند . ولي از زماني كه خشكسالي درياچه اروميه تشديد شده و شوري آب اين درياچه به شدت افزايش يافته است قايق ها تنها 10 دقيقه قادر به حركت در درياچه هستند و بنا براين آن ها اين شغل را به زودي از دست خواهند داد.
يك فرد محلي گفت: مسافران و گردشگران از اين سفر و تور خسته كننده لذت نمي برند . مسافران بايد صدها متر را از كف شوره زار درياچه بگذرند تا به قايق برسند .بسياري از قايق رانان قايق هاي خود را پارك كرده و در خانه هاي خود هستند .
در ماه آوربل مقامهاي اروميه فعاليت اسكله گلمانخانه را به علت كمبود شديد آب متوقف كردند. عمق آب در عميق ترين مناطق اين اسكله به كمتر از 2 متر رسيده بود . وضعيت در اسكله هاي شرفخانه و اسلامي نيز به همين ترتيب بوده است .
خشكسالي درياچه اروميه همچنين تاثير منفي شديدي بر فعاليت هتلها و ساير فعاليتهاي مربوط به گردشگري داشته است . از زماني كه مسافران و گردشگران داخلي و خارجي تمايل چنداني براي سفر به درياچه اروميه ندارند پروژه هاي ساخت هتل در اروميه متوقف شده است .
علاوه بر بخش گردشگري گسترش خشكسالي درياچه اروميه تهديد جدي عليه كشاورزي مناطق شمال غرب ايران به شمار مي رود . وزش توفان و بادهاي شديد موجب انتقال نمك به مزارع كشاورزي منطقه مي شود . بسياري از كشاورزان اكنون به شدت نگران آينده زمينهاي خود هستند . اين زمينها طي قرن هاي گذشته به لحاظ توليد سيب درختي، انگور، بادام، پياز و سيب زميني شهرت زيادي داشته است .
مسعود محمديان كارشناس كشاورزي در اين باره گفت وزش اين بادها نه تنها تاثيرات منفي زيادي بر مناطق اطراف درياچه اروميه خواهد داشت بلكه به كشاورزي مناطق دور تر نيز آسيبهاي جدي وارد خواهد كرد .
سلمان ذاكر نماينده اروميه در مجلس نيز هشدار داد با ادامه روند كنوني خطر سونامي شوره زار در درياچه اروميه به شدت رو به افزايش است .
وي افزود با خشك شدن درياچه اروميه در دو تا پنج سال آينده بيش از هشت تا ده ميليارد تن نمك زندگي مردم منطقه را به شدت تهديد خواهد كرد .
مسعود پزشكيان عضو شوراي شهر تبريز نيز تاكيد كرد درياچه اروميه در حال خشك شدن است ولي نه مقامهاي دولتي و نه مقامهاي محلي كار خاصي انحام نمي دهند .
اكنون سوال اين است كه اين فاجعه زيست محيطي چگونه توسعه مي يابد و در شرايط كنوني چه بايد كرد ؟ گزارشهاي رسمي نشان مي دهد عوامل اصلي خشكي درياچه اروميه خشكسالي ده سال گذشته و افزايش بيش از حد از منابع آبي رودخانه هاي بالا دست درياچه اروميه براي مصارف كشاورزي است .
نخستين هشدارها در خصوص خشك شدن درياچه اروميه اواخر دهه 1990 ميلادي مطرح شده است . علي رغم اين هشدارها دولت به ساخت 35 سد بر رودخانه هاي بالا دست درياچه اروميه ادامه داد . احداث جاده بين اروميه تبريز از روي درياچه اروميه نيز در اين مساله بي تاثير نبوده است . هيچ گونه مطالعات زيست محيطي در خصوص اجراي اين پروژه انجام نشده و كارشناسان محيط زيست بر اين باورند كه احداث اين جاده موجب اختلال در روند گردش منابع آبي درياچه اروميه شده است .
ناصر عاق استاد دانشگاه سهند تبريز در اين باره گفت كارشناسان بر اين باور بودند كه دوره خشكسالي ده ساله درياچه اروميه فرا رسيده است ولي پس از گذشت اين ده سال خشكسالي همچنان ادامه يافته است .
اوايل دهه 2000 ميلادي تحقيقات دانشگاهي نشان داد درياچه اروميه با سرنوشت مشابه درياچه آرال در قزاقستان و ازبكستان روبرو شده است. شوروي سابق در دهه 1960 ميلادي با اجراي پروژه هاي آبرساني موجب كاهش شديد منابع آبي درياچه آرال شد و حجم اين درياچه اكنون به كمتر از يك دهم دهه 1960 رسيده است .
دولت ايران در ماه آوريل برنامه سه مرحله اي را براي نجات درياچه اروميه اعلام كرد كه شامل باروري ابرها براي افزايش بارش باران در منطقه، كاهش مصرف آب و سيستم آبياري و افزايش عرضه آب به درياچه اروميه بوده است .
برخي كارشناسان اين گونه اقدامات دولت ايران را تنها نوعي اقدام سمبليك مي دانند و بر اين باورند كه بهترين راهكار براي نجات درياچه اروميه در شرايط كنوني استفاده از آبهاي ذخيره شده در پشت سدها است . منابع آبي رودخانه هاي بالا دست درياچه اروميه مهمترين نقش را در ادامه حيات اين درياچه خواهد داشت .
اسماعيل كهرم استاد دانشگاه آزاد تهران در اين باره گفت احداث سد ها طي سالهاي گذشته تاثير منفي زيادي بر درياچه اروميه داشته است . سه پنجم منابع آبي درياچه اروميه خشك شده است و ميزان شوري آب درياچه اروميه به 350 ميلي گرم در هر ليتر رسيده است . اين رقم در دهه 1970 به 80 ميلي گرم رسيده بود .
وي افزود دولت بايد اجازه دهد تا 20 درصد آب سدها به درياچه اروميه سرازير شود . مصطفي قنبري دبير شوراي حفاظت از درياچه اروميه تاكيد كرد انتقال آب از درياي خزر تنها راه نجات درياچه اروميه خواهد بود . ولي با توجه به بعد مسافت اجراي اين پروژه مستلزم هزينه هاي بسيار زيادي خواهد بود .
يك راننده تاكسي در اروميه از طرح دولت براي باروري ابرها ابراز رضايت مي كند و مي گويد اين تصميم خوبي است . هر شب به ابرهاي تيره اي كه مي آيد نگاه مي كنم و به خانواده ام مي گويم به زودي باران خواهد باريد . البته يك روزنامه نگار بر اين باور است كه طرح باروري ابرها كه از سوي دولت مطرح شده بيشتر شبيه يك نمايش است و بارش بارانهاي اخير نيز بيشتر فصلي و موسمي بوده است

khojaly Genocide, Xocali Soyqirimi, HOCALI KATLİAMI